نوبه خانه

لغت نامه دهخدا

نوبه خانه. [ ن َ / نُو ب َ / ب ِ ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) نوبت خانه. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نوبت خانه شود.

فرهنگ فارسی

(اسم ) نقارهخانه: قاضی را از پیش سلطان ببردند نیم مرده و در نوبت خانه بازداشتند و زر خواستند.

جمله سازی با نوبه خانه

در استرالیا، مراسم رسمی اعطای موافقت در پارلمان از اوایل قرن بیستم به‌طور منظم استفاده نشده‌است. امروز این صورتحساب توسط خانه ای که مبدأ آن است به فرمانداری یا فرمانداری کل ارسال می‌شود. سپس فرماندار کل لایحه را امضا می‌کند و رئیس مجلس سنا و رئیس مجلس نمایندگان را مطلع می‌کند و آنها نیز به نوبه خود مجلس مربوط خود را از اقدام فرماندار کل مطلع می‌کنند. رویه مشابهی در نیوزیلند دنبال می‌شود، جایی که فرماندار کل از سال ۱۸۷۵ توشیح ملوکانه را شخصاً در پارلمان اعطا نکرده‌است
در این میان، هرچه بیشتر می گذشت، من هم به نوبه ی خودم تجربیات بیشتری به دست می آوردم. آن جا که اشتباهی رخ می داد، خودم را سرزنش می کردم. تمام تلاش و نیرویم را به کار می گرفتم. صدایی در درون با من می گفت: "یواش! مراقب باش، دوباره تکرار نشود!" تا خطا نکنیم، راه درست را یاد نمی گیریم. در خانه کارهای روزم را مرور می کردم و خطاهای خودم را پیدا می کردم و مراقب بودم که دیگر تکرار نکنم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
بی عرزه یعنی چه؟
بی عرزه یعنی چه؟
رویت یعنی چه؟
رویت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز