نفت کردن

لغت نامه دهخدا

نفت کردن. [ ن َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در مخزن وسیله نفت سوز، نفت ریختن. در انباره چراغ یا بخاری یا آب گرم کن نفت سوز، نفت ریختن.

فرهنگ فارسی

در مخزن وسیل. نفت سوز نفت ریختن ٠ در انبار. چراغ یا بخاری یا آب گرم کن نفت سوز نفت ریختن ٠

جمله سازی با نفت کردن

روابط الجزایر با کلیه کشورهای جهان بجز فرانسه خوب بود. ملی کردن نفت یک نمونه فراموش نشدنی از به چالش کشیدن کشورهای سرمایه‌داری و امپریالیستی بود و الجزایر را به عنوان یک نمونه مقاومت و مقابله کشورهای ضعیف با کشورهای قوی به کشورهای جهان سوم معرفی کرد. با تشکیل کنفرانس آفریقایی-آسیایی در سپتامبر ۱۹۷۳ الجزایر به عنوان یک کشور جلودار و رهبری‌کننده مورد اعتماد ظهور کرد که خواهان یک نظم نوین جهانی بود و به تهدیدی برای جهان متمدن بحساب می‌آمد.
وقتی انوار سادات رئیس جمهور مصر در سال ۱۹۷۰ شد، او متخصصان شوروی را از مصر بیرون کرد و دوباره به سمت آمریکا تغییرسیاست داد. توجه و نگرانی دربارهٔ سلسله اقتصادی صورت گرفته و افزایش یافته از جانب تولید نفت شوروی منجر به ایجاد ترس از حمله نظامی بعد از حمله شوروی به افغانستان در سال ۱۹۷۹ شد که همین امر باعث سوق پیدا کردن خلیج فارس به سمت آمریکا شد تا امنیت خود را در مقابل فعالیت‌های نظامی شوروی گارانتی و ضمانت کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سرزمین یعنی چه؟
سرزمین یعنی چه؟
نحوه یعنی چه؟
نحوه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز