نخود چر

لغت نامه دهخدا

نخودچر. [ ن ُ خُدْ چ َ ]( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان رشت، در 4هزارگزی مغرب رشت، بر کنار راه رشت به فومن،در جلگه معتدل مرطوبی واقع است و 779 تن سکنه دارد. آبش از استخر، محصولش برنج و ابریشم و توتون سیگارو چای. شغل اهالی زراعت و کارگری است. این ده یک کارخانه چای دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

فرهنگ فارسی

ده دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان رشت استان یکم. در ۴ کیلومتری باختر رشت کنار راه شوسه رشت به فومن. در جلگه واقع و هوای آن معتدل و مرطوب است و ۷۷۹ تن سکنه دارد. یک کارخانه چای سازی دارد.
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان رشت است.

جمله سازی با نخود چر

گرچه سنگم هست مقدار نخود لیک در هیجا نه سر ماند نه خود
فراورده‌ها کشاورزی: گندم، جو، نخود، انگور و گردو، توت فرنگی می‌باشد.
گوشتابه شده بس کوفته از جور نخود در گذارند گرم، گفت کبیر آن زصغیر
در این نسخه تمامی شاهنامه به خط نسخ خوب و پخته و خوانا با قلمی فولادی بر کاغذی سمرقندی نسبتاً ضخیم نخودی رنگ نوشته شده است.
ای نخود می‌جوش اندر ابتلا تا نه هستی و نه خود ماند ترا
خلیطه، وسیله‌ای که نخود و کشمش و غیره داخل آن می‌گذاشتند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
افتراق یعنی چه؟
افتراق یعنی چه؟
مفتوح یعنی چه؟
مفتوح یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز