نحسی کردن

لغت نامه دهخدا

نحسی کردن. [ ن َ ک َ دَ ]( مص مرکب ) نافرجامی کردن. ( ناظم الاطباء ). || در تداول ( و بیشتر در مورد اطفال )، بدادائی کردن و با بهانه جوئی عیش و راحت دیگران را منغض داشتن.

فرهنگ معین

( ~. کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل. ) ۱ - نحوست نشان دادن. ۲ - (عا. ) بدادایی کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - نحوست نشان دادن. ۲ - بدادایی کردن بهانه گیری کردن ( بیشتردر مورد کودکان بکار رود ).

ویکی واژه

نحوست نشان دادن.
بدادایی کردن.

جمله سازی با نحسی کردن

از نظر یرواند آبراهامیان در پارانویایی خمینی، اقلیت‌های مذهبی، به‌ویژه یهودی‌ها، نشانهٔ شومی و نحسی، شناخته می‌شوند. او یهودی‌ها را متهم به تحریف اسلام، ارائه تفسیر غلط از قرآن، آزار و زندانی کردن روحانیون، طرفدارای از ماتریالیسم تاریخی، تحریک و راه‌اندازی انقلاب سفید، تمجید از عاملان کشتار ۱۹۶۳ میلادی، کنترل وسایل ارتباط جمعی و البته کنترل اقتصاد جهان کرد. او یهودی‌ها را جاسوس و ستون پنجم امپریالیسم می‌دانست. به آن‌ها به عنوان قدرتی واقعی که در پشت توطئه‌های امپریالیسم قرار دارند، نگاه می‌کرد: «هدف واقعی آنها، تشکیل دولت یهود است». او اضافه می‌کرد که اگر به این هدف می‌رسیدند، خطرناک بود، چون یهودی‌ها مردمانی پرانرژی و زیرکی هستند. خمینی همچنین بهائیت را به عنوان یک «توطئه براندازی» محکوم کرد و گفت که در اصل به وسیلهٔ بریتانیا بناگذاری شده، اما حالا به وسیلهٔ اسرائیل و آمریکا کنترل می‌شود. او می‌گفت «همانگونه که شوروی حزب توده را کنترل می‌کند، ریگان هم از بهائی‌ها حمایت می‌کند. بهائیت یک مذهب نیست، بلکه یک سازمان مخوف است که برای براندازی جمهوری اسلامی، توطئه‌چینی می‌کند».

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نحوه
نحوه
کریم
کریم
پیشنهاد
پیشنهاد
افتراق
افتراق