نام اوردن

لغت نامه دهخدا

( نام آوردن ) نام آوردن. [ وَ دَ ] ( مص مرکب ) مشهور شدن. ( ناظم الاطباء ). صاحب شهرت و آوازه شدن. به نام و شهرت رسیدن. نام آور شدن:
با کفَش ابر می ندارد پای
با دلش بحر می نیارد نام.انوری.رجوع به نام آور و نام آوری شود.
- نام به ابر اندر آوردن؛ بلندنام گشتن. شهرت جهانی یافتن. بلندآوازه شدن:
یکی نامداری بد ارژنگ نام
به ابر اندر آورده از جنگ نام.فردوسی.

فرهنگ فارسی

( نام آوردن ) ( مصدر ) شهرت یافتن مشهورگشتن معروف گردیدن.

جمله سازی با نام اوردن

ارسال پارازیت و تقطیع صحبت‌های مهمانان ورزشی توسط مجریان صداوسیما در صورت نام آوردن از علی کریمی در برنامه‌های پخش زنده، از دیگر مواردیست که در صداوسیما انجام می‌گیرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال انبیا فال انبیا فال حافظ فال حافظ فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی