مفت باز
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
جمله سازی با مفت باز
ای خواجه بیا به هیچ بفروشم ور مفت دهند باز نستانم
دل باز سراسیمه سیمین ذقنی شد مفتون شکرریزی شیرین سخنی شد
خاک بر فرق خیال پوچ اگر باز است چشم مفت امروپد این امروز بیفرداکنید
... بیشرف توِ دوزاری هستی، که به اسم اسلام هر زِرِ مفتی میزنی. در پایان هم جربزه اینو نداری کامنت و تگ هاتو باز بزاری تا مردم نظر بدن. ولی من کامنتم روباز میزارم تا مردم نظرشونو در مورد منو تو بدن...
ای شده مفتون به قولهای فلاطون، حال جهان باز چون شده است دگرگون؟