امام صادق (ع ) روايت مى كند: شخصى به نام جبير، خزانه دار معاويه بود و مادر پيرىداشت كه در كوفه زندگى مى كرد. روزى به معاويه گفت: مادر پيرم در كوفه است ودلم براى او تنگ شده، اجازه بدهيد بروم و او را ملاقات كنم و حق مادرى را ادا نمايم.
ور چو یوسف همچو مادر بر تو می لرزد پدر از برادر خصم داری در کمین غافل مباش
ای مهتر عالم، ای سید ولد آدم، ای خورشید فلک سعادت، ای ماه آسمان سیادت، ای منزل عالم علم، ای درّ صدف شرف، ای طراز کسوت وجود، ما ترا از جهانیان باز بریدیم، و از پدر و مادر یتیم کردیم، و خویش و پیوند بر تو بیرون آوردیم، تا دل خویش از همه فارغ داری و یکبارگی باطاعت و خدمت ما برداری.