م ابی

لغت نامه دهخدا

( مآبی ) مآبی. [ م َ ] ( ص نسبی ) مأخوذ از تازی، وبائی و طاعونی. ( ناظم الاطباء ).
- امراض مآبیه؛ امراض طاعونی. ( از فرهنگ جانسون ). امراض وبائی. ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( م آبی ) وبائی و طاعونی

جمله سازی با م ابی

از ابیات سروده شده توسط بیژن ارژن، به موارد زیر می‌توان اشاره نمود:
در آندم جهد کن تا باز دانی ابی خود جمله اسرار معانی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
بی درنگ
بی درنگ
چلاق
چلاق
مستقیم
مستقیم
مهوا
مهوا