قلی لو

لغت نامه دهخدا

قلی لو. [ ق ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان برکشلو بخش حومه شهرستان ارومیه، واقع در 10500گزی خاور ارومیه. در مسیر شوسه کلمانخانه به ارومیه. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل مالاریایی است. سکنه آن 118 تن است. آب آن از شهر چای و محصول آن غلات، انگور، حبوبات، توتون و چغندرو شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جوراب بافی است. راه شوسه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان برکشلو بخش حومه شهرستان رضائیه واقع در ۱٠۵٠٠ گزی خاور رضائیه - در مسیر شوسه کلمانخانه برضائیه - موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل مالاریایی است.

جمله سازی با قلی لو

افغان که شد به مرثیه ذکر زبان و لب القاب میرزای محمد قلی لقب
هنگام مکش مصرف‌کننده از شیلنگ قلیان، با کم شدن فشار هوای بالای ظرف آب، دود حاصل از سوختن تنباکو به داخل آب کشیده می‌شود و به سمت شلنگ قلیان می‌رود. این مکانیزم به نوعی مکانیک سیالات است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال اعداد فال اعداد فال لنورماند فال لنورماند فال انبیا فال انبیا