فک پس رفته

فرهنگستان زبان و ادب

{retrognathic} [پزشکی-دندان پزشکی] 1. مربوط به پس رفتگی فک 2. دارای پس رفتگی فک

جمله سازی با فک پس رفته

دلت از پیش و پس رفته و آینده علیم رایت از کیف و کم ثابت و سیاره خبیر
فرومانده در سایه ی پیر خویش نه پس رفته از منزل خود نه پیش
برگشته ز اسلام و به خویش آمده‌اند پس رفته و در گمان که پیش آمده‌اند
بشکسته‌ای به سنگ جفاها دل مرا پس رفته‌ای به طنز و سر زلف بسته‌ای
سر پنیس در پنیس‌های ختنه‌نشده و به هنگام جمع‌شدگی پنیس توسط پوستی به نام پیش‌پوست پوشیده می‌شود تا از حساسیت نوک پنیس مراقبت کرده و آن را نرم، مرطوب و براق نگاه دارد ولی این پوست در زمان نُعوظ (راست‌شدگی) که آماده سکس می‌گردد پس رفته و روی سر پنیس را کامل نمی‌پوشاند تا لذت جنسی بیشتر شود.
قسطنطنيه يكى از شهرهاى قديمى يونان بود كه ((بيزانتوم )) نام داشت، و آنرايونانيان قديم در قرن هفتم قبل از ميلاد بنا كرده بودند، تا آنكه درسال 330 ميلادى ((كنستانتين )) امپراطور روم آن را پايتخت و مركز امپراطورى رومانىشرقى قرار داد و اين شهر از آن تاريخ ((كنستانتين )) ناميده شد، از آن پس رفته رفته، كنستانتين به قسطنطنيه (124) مبدل گرديد(125)