فک اعلی

لغت نامه دهخدا

فک اعلی. [ ف َک ْ ک ِ اَ لا] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) رجوع به کلمه «فک » شود.

جمله سازی با فک اعلی

مطابق ضمیمه مذکور، وکیل اثبات جرم در مرکز، از سوی وزارت عدلیه و در ولایات ازسوی نایب الحکومه یا حاکم اعلی تعیین میشد.
خامه ی مستوفی دیوان اعلی قاصرست از سواد نسخه ی اخلاق مستوفای من
با روی تو از جنت اعلی نتوان گفت با قد تو از قامت طوبی نتوان گفت
رئیس خزانه اعلی‌حضرت از مقامات ارشد و یکی از مناصب کبیر حکومتی در دولت پادشاهی متحد است. این مقام در حقیقت، ریاست خزانه علیاحضرت را بر عهده دارد. این منصب جایگاهی در سطح کابینه بریتانیا است.
اگر حُسن تو بگشاید، نقاب از چهره دعوی را به گِل رضوان بر انداید، درِ فردوس اعلی را
… متوجه پایهٔ سریر اعلی هرات شد… به زمین‌بوسی سرافراز شد. اول عذر گستاخی‌ها و بی‌ادبی‌های خود را که از او سمت ظهور یافته بود، می‌خواست و بعد از آن التماس ملک خود نمود و آنجا در ملازمت روزی چند می‌گذرانید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال تاروت فال تاروت فال قهوه فال قهوه فال آرزو فال آرزو