غلت و واغلت

لغت نامه دهخدا

غلت و واغلت. [ غ َ ت ُ غ َ ] ( ترکیب عطفی، اِمص مرکب ) غلط و واغلط. غلتیدن مکرر.
- غلت و واغلت زدن؛غلتیدن مکرر.

فرهنگ فارسی

( اسم ) غلت مکرر. یا غلت و واغلت خوردن ( زدن ). غلت خوردن مکرر غلتیدن پیاپی.

جمله سازی با غلت و واغلت

به دریا غلت و با موجش در آویز حیات جاودان اندر ستیز است
پس از این ناله او خورد اندکی غلت و دگرگون شد صدا زد مردم، اینک زین سپس ایدر چه می خواهی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اتی
اتی
کاپل
کاپل
ددی
ددی
ضمیمه
ضمیمه