غلام باشی

لغت نامه دهخدا

غلام باشی. [ غ ُ ] ( اِ مرکب ) ( از غلام + باشی ترکی )رئیس غلامان، و بیشتر این لقب در سفارتخانه های اجنبی برای رئیس پیشخدمتان و محترم ترین آنان مصطلح است.

فرهنگ فارسی

( صفت ) رئیس ترکان. توضیح غالبا این لقب در سفارتخانه های خارجی برای رئیس پیشخدمتان مصطلح بود.

جمله سازی با غلام باشی

چند باشی در میان خرقه گیر تازه گردان زود اسلام ای غلام
ما که هستیم غلام تو ز روی اخلاص زانکه باشی به یقین در همه جا مهتر ما
مرا گفتی «که باشی تو که بوسی آستان من » گر آن گستاخیم بخشی، غلام رایگان تو!
بخردش گفت «ای غلام از فخر و ناز چند باشی سرکش و گردن‌فراز‌؟
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال ابجد فال ابجد فال فرشتگان فال فرشتگان فال فنجان فال فنجان