علف خور

لغت نامه دهخدا

علف خور. [ ع َ ل َ خوَرْ / خُرْ ] ( نف مرکب ) مخفف علف خوار. هر حیوانی که بر آخور بسته شده و درآن خوراک خورد، مانند اسب و خر و استر. ( ناظم الاطباء ). || شکم پرست و پرخور. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - جانوری که علف خورد. ۲ - پرخور شکم پرست.

جمله سازی با علف خور

💡 ز دست او علف و آب‌های خوش خوردست عجب عجب ز خدا مر تو را چنان خور نیست

💡 رو ز حکمت خور علف کان را خدا بی غرض دادست از محض عطا

💡 علف دید جای خور و خواب دید عنان تکاور بدان سو کشید

💡 خور کرنر پهنه‌های گِلی میان‌کشندی (بین جزر و مد) و جنگل‌های حرا و باتلاق‌های نمکی، و دشت‌های علف دریایی دارد. چهل سد ساحلی شنی از خور کرنر در برابر امواج سطح اقیانوس که از تنگه باس می‌آید حفاظت می‌کنند. بزرگ‌ترینِ این سدهای ساحلی جزایر اسنیک، ساندی و سینت مارگارت نام دارند.

💡 خوار است خور شهریت از تن سوی مهمانت شهریت علف‌خوار است مهمانت سخن‌خوار

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
منعقد یعنی چه؟
منعقد یعنی چه؟
علامت یعنی چه؟
علامت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز