لغت نامه دهخدا
شوخ شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) تمرد. ( لغتنامه مقامات حریری ) ( زوزنی ). عرم. عرامة. عرام. ( منتهی الارب ). و نیز رجوع به شوخ در همه معانی شود.
شوخ شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) تمرد. ( لغتنامه مقامات حریری ) ( زوزنی ). عرم. عرامة. عرام. ( منتهی الارب ). و نیز رجوع به شوخ در همه معانی شود.
تمرد عرم عرامه
💡 به منظور آنکه زن و شوهر از نزدیک شدن به ممنوعیتهای نیدا بازداشته شوند مجموعهای از تدابیر پیشگیرانه مقرر شدهاست که ارتباط زوجین را در خلال این دوره محدود میکند. آنها نباید به شوخی و از سر تفریح با هم برخورد کنند، یا تماس بدنی داشته باشند، یا اینکه و لو با لباس با هم در یک تختخواب بخوابند. شوهر نباید وقتی که زنش تماماً یا تقریباً برهنهاست به او نگاه کند؛ نیز باید کارهایی را که معمولاً برای همدیگر انجام میدهند کوتاه و مختصر کنند.
💡 در دهه هشتاد، زمانی که برخی از دیدگاههای تند و تیز نیچه علیه زنان در آثار مؤخرش شروع به آشکار شدن کرد، شوهرم گهگاه با من شوخی میکرد که نباید دربارهی دوستیام با نیچه به مردم بگویم، زیرا او مرا چندان تحسین نمیکند. این فقط یک شوخی بود. شوهرم نیز مانند من خاطرات خوبی از نیچه داشت[...] رفتار نیچه با زنان آنقدر حساس، طبیعی و دوستانه بود که حتی امروزه، در کهنسالی نیز نمیتوانم نیچه را یک زنستیز بدانم.