شَرَفْکَنْدی، عبدالرّحمن (مهاباد ۱۳۰۰ـ۱۳۶۹ش) (مشهور به: هه ژار) شاعر و مترجم کُرد. ایام کودکی را در مدارس دینی تحصیل کرد. برای احقاق حقوق ملت کُرد به مسائل سیاسی کشیده شد و پس از آن که در ایران حکم اعدامش صادر شد به عراق و سپس لبنان و سوریه گریخت. سپس به عراق بازگشت اما به علت اختلاف با رهبران کُرد عراق به ایران آمد و از آن پس در ایران ماند. از آثار اوست: فرهنگ کردی ـ فارسی؛ دیوان اشعار؛ ترجمۀ رباعیات خیام به کردی (در وزن رباعی)؛ ترجمۀ قرآن به کردی؛ ترجمۀ قانون ابن سینا به فارسی؛ و نیز ترجمۀ برخی از آثار دکتر علی شریعتی به کردی.
دانشنامه اسلامی
[ویکی نور] «عبدالرحمن شرفکندی» از نویسندگان و شاعران کرد ایران ملقب به هَژار، فرزند حاجی ملا محمد بود و در سال 1300ش در کردستان ایران زاده شد. دوران کودکی و جوانی را در مهاباد سپری نمود و هنگامی که 17 سال سن داشت پدرش درگذشت. هژار ناچار درس و تحصیل را بعد از مرگ پدر، رها کرد و به کسب و کار روی آورد و به دلیل تحصیل برادران با همه مشکلات شهرنشینی، به مهاباد نقل مکان کرد. نیاز به امکانات بیشتر موجب شد که کسب و کارش را رونق بیشتری دهد. هنگام برداشت محصول، از کشاورزان بوکان و روستاهای اطراف گندم و... می خرید و به تبریز می برد و می فروخت. همچنین گاو و گوسفند معامله می کرد و به کار کشاورزیش هم می رسید. ناگفته نماند که با همه گرفتاری ها، علاقه شدید عبدالرحمن جوان به زبان و ادبیات کردی چنان بود که تا سالها بسیاری از دواوین شعرا را خوانده بود و بیشتر آنها را از حفظ داشت. او تخلص هژار «به معنی بینوا و درویش» را برای خود برگزید و با خود عهد کرد که هیچگاه به خاطر مال و مقام، دست به قلم نبرد. اشعار دل انگیز هژار به زودی به دلها راه یافت و ورد زبان خاص و عام شد. نخستین دیوان اشعارش که ئاله کوک نام داشت چاپ و منتشر گردید و به زبان آذری نیز ترجمه و انتشار یافت. هژار به دلیل مسائل سیاسی پس از دو ماه حبس در سقز، در حالیکه می خواستند او را به مهاباد منتقل کنند در فرصتی موفق به فرار شد و پس از روزها پیاده روی در برف و سرما، وارد خاک عراق شد. با وجود مشکلات فراوان در آنجا، دست از مطالعه نکشید و همواره بخشی از مختصر دستمزدش را به خرید کتاب اختصاص میداد. کار طاقت فرسا و سوء تغذیه مسمومش کرد و توسط جمعی از دوستدارانش به بیمارستانی در جبل لبنان انتقال یافت. این بیمارستان کتابخانه بزرگی داشت حاوی کتاب های ارزشمند بسیار به زبان عربی. هژار دو سال و چند ماه در آنجا بسر برد و در این مدت بیشتر اوقاتش را به مطالعه گذراند و اطلاعاتش را در زمینه زبان و ادبیات عرب تکمیل کرد؛ بطوری که وقتی به عراق بازگشت به عضویت در مجمع علمی آن کشور درآمد و مجال یافت که به مطالعه و تحقیق بیشتر بپردازد. و به علاوه برخی از اشعار و مقالاتش را منتشر نماید. هژار سه سال نیز در سوریه اقامت گزید. سرانجام هژار بعد از 17 سال به ایران بازگشت. دولت ایران او را در عظیمیه کرج سکنی داد و بدین ترتیب او بار دیگر چندمین بار و در سرپیری، باز زندگی را از صفر شروع کرد. در دانشگاه تهران ترجمه قانون در طب، تألیف ابوعلی سینا را به او پیشنهاد دادند در ازای دستمزد مختصری، و با ترجمه اولین کتاب از این اثر، در محافل علمی و ادبی راه پیدا کرد و به عضویت فرهنگستان زبان فارسی درآمد. با تلاش سخت و خستگی ناپذیر بیشتر ساعات شبانه روز را به تحقیق و تألیف و ترجمه مشغول بود و در سایه این کار پی گیر آثار ارزشمند و کم نظیری را در زمینه های مختلف علمی و ادبی و فرهنگی از خود به یادگار گذاشت. سرانجام در روز پنجشنبه دوم اسفند ماه سال 1369 در تهران بر اثر بیماری به جوار یار شتافت و بدرود حیات گفت. جنازه استاد را به مهاباد منتقل کردند و در حالیکه شهر در ماتم نشسته بود و جمعیت انبوهی از دور و نزدیک برای وداع با وی گرد آمده بودند، با تجلیل بسیار تا گورستان بداق سلطان مشایعت شد و در کنار هیمن و ملا غفور به خاک سپرده شد.
جمله سازی با شرفکندی عبدالرحمن
ههنبانه بورینه (به کردی: ههنبانه بۆرینه) نام فرهنگ لغت کردی به کردی و فارسی است که به همّت و سرپرستی عبدالرحمن شرفکندی، متخلص به هژار، شاعر و فرهنگنویس معروف کرد و ویراستاری محمدماجد مردوخ روحانی، پژوهشگر و فرهنگنویس کرد، گردآوری و نوشته شدهاست. چاپ نخستِ این کتاب از سوی انتشارات سروش در ۱۰۳۶ صفحه به سال ۱۳۶۹ منتشر شدهاست.
به دلیل آنکه در آن دوره، عربی زبان رایج آثار علمی بود، ابن سینا و سایر دانشمندان ایرانزمین که در آن روزگار میزیستند، اکثر کتابهای خود را به زبان عربی نوشتند. بعدها برخی از این آثار به زبانهای دیگر از جمله فارسی ترجمه شد. از جمله اثر قانون در طب را که عبدالرحمن شرفکندی به زبان فارسی ترجمه کرده است.
کمال میرعودلی ترجمهٔ کاملی از مم و زین را به کرمانجی میانی به همراه پژوهشی دربارهٔ این اثر را در سال ۲۰۰۷ در سلیمانیه به چاپ رساند. عبدالرحمن شرفکندی (هژار) مم و زین را به کرمانجی میانی ترجمه کردهاست. ترجمه و دست نوشته مم و زین دکتر علی رخزادی 1996 سنندج. عبدالخالق رحمانی نیز منظومهٔ مم و زین احمدخانی را به فارسی ترجمه کرده که توسط انتشارات بیریار در سقز منتشر شدهاست.