شب پیمایی
فرهنگ فارسی
جمله سازی با شب پیمایی
ای سرو که سر بر آسمان می سایی وز قدّ بلند لاف می پیمایی
زعالم ملکوت به ملک می آرند برای بادیه گردی و باد پیمایی
نزاریا دمِ نایِ جهان مخور مِی خور روا مدار که با باده باد پیمایی
حللِ خلدِ برین در برِ ما پوشانی قدحِ ماءِ مَعین بر سرِ ما پیمایی
برآب تکیه مکن، ورنه بیهده چو حباب برآب نقش نگاری و باد پیمایی