سکون یافتن

لغت نامه دهخدا

سکون یافتن. [ س ُ ت َ ] ( مص مرکب ) آرامش پذیرفتن. تسکین یافتن: ایشان... وی را بیدار و هوشیار کردندی و آن خشم و سطوت سکون یافت. ( تاریخ بیهقی ).

فرهنگ فارسی

آرامش پذیرفتن تسکین یافتن

جمله سازی با سکون یافتن

دهم سکون به حق در نفرت از خلق به یافتن ذوق خلوت با مشاهدهٔ ربوبیت.