زیرک سر

لغت نامه دهخدا

زیرک سر. [ رَ س َ ] ( ص مرکب ) زیرکسار:
که ای شیرمردان نام آوران
دلیران وگردان و زیرک سران.شمسی ( یوسف و زلیخا ).رجوع به زیرکسار شود.

فرهنگ فارسی

زیرک سار

جمله سازی با زیرک سر

هله زیرک هله زیرک هله زیرک زوتر هله کز جنبش تو کار همه نیکوتر
کجا فریب دهد نقش، مرغِ زیرک را؟ نظر ز خانهٔ رنگین به روزن است مرا
لطایف تو چو ادراک زیرکان مطبوع شمایل تو چو اشکال مقبلان موزون
یاد آری و دانی که: تویی زیرک و نادان ور یاد نداری تو سگالش کن و یادآر
ز زیرکان نرسد اعتراض بر جامی به مقتضای چنین صوم اگر قیام نکرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
محنت یعنی چه؟
محنت یعنی چه؟
گودوخ یعنی چه؟
گودوخ یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز