بسیار شبیه آوار است ولی پهنای آن سیزده الی پنج سالنتی متری است و برای بستن بچه و نوزاد در گهواره استفاده میشود.
مروت نیست دست خواهش ما برقفا بستن پس از عمری که نخل آرزومندی به بار آمد
لرد کرزن وزیر وقت امور خارجه بریتانیا، برای این کار قراردادی طراحی کرد که به قرارداد ۱۹۱۹ شهرت یافت. مطابق این پیمان، دست دولت بریتانیا در امور مالی و نظامی ایران باز میشد. قراردادی که دولت بریتانیا سعی در بستن آن با دولت ایران کرد ولی با مخالفت ایرانیان موفق نشد.
بزر توان چو کمر خویش را برو بستن که جز بزر نتوان کرد دست در کمرش
(صر) و (اصرار) از يك ريشه هستند و به معنى بستن چيزى توام با شدت مى آيدو در اينجا به معنى شدتى است كه در باد باشد، خواهبشكل يك باد سوزان و يا سرد و خشك كننده.
چون سایه عالمیست به زیر نگین ما گر سر به دوش جبههٔ هموار بستن است