رهنما زین العابدین

زین‌العابدین رهنما، مترجم و مفسر قرآن کریم و نویسندۀ کتاب مشهور پیامبر (سیرۀ نبوی)، در ۱۵ آذر ۱۲۷۳ خورشیدی در کربلا به دنیا آمد. وی فرزند شیخ‌العراقین مازندرانی، برادرزادۀ عارف نامی حاج شیخ عبدالله حائری مازندرانی و نوۀ شیخ زین‌العابدین مازندرانی بود. پدربزرگش زادگاه خود را برای تحصیل فقه و اصول ترک کرد و در نجف نزد صاحب جواهرالکلام به فراگیری این علوم پرداخت و موفق به دریافت اجازۀ اجتهاد شد. او سپس در کربلا ساکن شد و به مرجعیت شیعیان کشورهایی مانند ایران، عراق، سوریه، لبنان و هند رسید. رساله‌های علمی او در هند چندین بار به چاپ رسید.

رهنما پس از آموختن علوم دینی، فلسفه، حکمت و ادبیات، در ۲۴‌سالگی به ایران آمد و با زکیۀ حائری، دختر حاج شیخ عبدالله حائری مازندرانی، ازدواج کرد. فعالیت حرفه‌ای او در حوزۀ نویسندگی و روزنامه‌نگاری با همکاری در مجلۀ نوبهار تحت مدیریت ملک‌الشعرای بهار آغاز شد. سپس در ۲۶‌سالگی مجلۀ رهنما را منتشر کرد و از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۳ خورشیدی، روزنامۀ ایران را که از معتبرترین روزنامه‌های زمان خود به شمار می‌رفت، اداره نمود. او در این دوره به زبان‌های عربی، ترکی، انگلیسی و فرانسه تسلط داشت و همچنین به عنوان نماینده در مجلس شورای ملی فعالیت می‌کرد.

در سال ۱۳۱۳ خورشیدی، در پی اختلاف‌هایی با رضاخان و انتشار مقاله‌هایی در روزنامۀ ایران، رهنما چند ماه به زندان افتاد و سپس به لبنان تبعید شد. او هفت سال، تا شهریور ۱۳۲۰، در آن کشور اقامت داشت. در کتابی که درباره رضاشاه نوشته و بخشی از آن در مجلۀ دنیا منتشر شده، به توصیف این دوران و همچنین به شخصیت و مقاومت سید حسن مدرس در برابر سردار سپه پرداخته است.

دانشنامه آزاد فارسی

رهنما، زین العابدین (کربلا ۱۲۷۲ ـ تهران ۱۳۶۸ ش)
دولتمرد، روزنامه نگار، مترجم و نویسندۀ ایرانی. تحصیلاتش را در زادگاه خود و تهران به پایان رساند. با تأسیس مجلۀ رهنما روزنامه نگاری را پیشۀ خود کرد و مدیریت روزنامۀ ایران را به عهده گرفت ( ۱۳۰۲ ش). در ۱۳۱۳، چند ماه زندانی و سپس به لبنان تبعید شد، اما پس از شهریور ۱۳۲۰ش به ایران بازگشت و کار خود را پی گرفت. در دورۀ پنجم به نمایندگی مجلس شورای ملی از تبریز انتخاب شد. سمت های بعدی او معاونت وزارت فواید عامه، معاونت نخست وزیری، نمایندگی مجلس شورای ملی در دورۀ هشتم و نهم، وزیرمختار ایران در پاریس، سفیر ایران در لبنان و سوریه، معاونت نخست وزیری، و ریاست انتشارات و تبلیغات بود. قریب به اتفاق آثار او را ترجمه و تألیف در زمینۀ مذهبی تشکیل می دهد. از ترجمه های اوست: ترجمه و تفسیر قرآن؛ حقوق در اسلام. از تألیفات اوست: پیامبر؛ امام حسین (ع).

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] زین العابدین رهنما، مترجم و مفسر قرآن کریم و نویسندۀ سیرۀ نبوی مشهوری به نام پیامبر،فرزند شیخ العراقین مازندرانی،در 15 آذر 1273 خورشیدی در کربلا زاده شد.او برادرزادۀ حاج شیخ عبدالله حائری مازندرانی عارف نامی، و نوۀ شیخ زین العابدین مازندرانی است که شهر و وطن خود را برای تحصیل فقه و اصول ترک نمود و در نجف نزد صاحب جواهر الکلام این دو رشته علوم عالیۀ اسلامی را تحصیل کرد و اجازۀ اجتهاد خود را از آنجا گرفت و به کربلا رفت و در آنجا اقامت گزید و مرجعیت شیعه های کشورهای مختلف از قبیل ایران، عراق، سوریه، لبنان و هند را به عهده داشت. رساله های علمی ایشان در هند به چندین چاپ رسید.
پس از فراگیری علوم دینی و فلسفه و حکمت و ادبیات،زین العابدین رهنما در بیست و چهار سالگی به ایران آمد و با زکیۀ حائری دختر حاج شیخ عبدالله حائری مازندرانی ازدواج کرد.
کار نویسندگی و روزنامه نگاری را نخست در مجلۀ نوبهار به مدیریت ملک الشعرای بهار آغاز کرد.سپس در بیست و شش سالگی مجلۀ رهنما را منتشر ساخت و از 1300 تا 1313 ش روزنامۀ ایران را که یکی از معتبرترین روزنامه های آن زمان به شمار می رفت.در این زمان به زبانهای عربی و ترکی و انگلیسی و فرانسه تسلط داشت. در همین سالها نمایندۀ مجلس شورای ملی نیز بود.
در کتابی به نام او که دربارۀ رضاشاه، از ابتدای ظهورش تا شهریور 20 نوشته است و یک فصل آن در مجلۀ دنیا به چاپ رسیده است، این دوران را شرح می دهد و در چندین فصل به شخصیت مدرس می پردازد و به ایستادگی او در برابر سردار سپه:
«مدرس از پله ها بالا آمد.دید من ایستاده ام.پهلوی ایستاده.محمد خان ایستاده.صدای جمعیتی را می شنیدم که می گفتند: «مرده باد مدرس!زنده باد سردار سپه!»او ناگهان عبایش را زد زیر بغلش.توی سینۀ جمعیت رفت و گفت:نگویید مرده باد مدرس!اگر مدرس بمیرد به شما پول نمی دهند که بیایید این حرفها را بزنید.بگویید زنده باد مدرس که رزق و روزی برای ما می آورد! وقتی در دل جمعیت رفت،جمعیت انگار آتشی به آن افتاده، عقب کشید.آن وقت پایین آمد.به فاصلۀ کمی جلو سردار سپه ایستاد و گفت:لوطی بازی در آورده ای؟ تحریک می کنی که بگویند مرده باد مدرس؟...مرده باد صد سردار سپه مثل تو!. این را گفت و به طرف اطاقش رفت.سردار سپه سیاه شد ولی هیچ نگفت.با همه قدرتی که داشت از او می ترسید...».
در سال 1313 در پی اختلافی با رضاخان و مقاله هایی که در روزنامۀ ایران می نوشت،چند ماه به زندان افتاد و سپس به لبنان تبعید شد و مدت هفت سال یعنی تا شهریور 1320 در آن سرزمین به سر برد.

جمله سازی با رهنما زین العابدین

در مورد اینکه چه کسی ابتدا چاپخانه را در ایران دایر کرد اختلاف است اما اولین چاپخانه سربی با حروف فارسی و عربی توسط میرزا زین العابدین تبریزی در تبریز دایر شد.
یکسر فنای کون و مکان می شد آن زمان باقی نماندی ار، به زمین زین العابدین
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کونی
کونی
کیری
کیری
امجق
امجق
اندر
اندر