در امیختگی

لغت نامه دهخدا

( درآمیختگی ) درآمیختگی. [ دَ ت َ / ت ِ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی درآمیخته. اختلاط. امتزاج. آمیزش. خلط.مزج. || تشویش. آشفتگی. ( ناظم الاطباء ).
- درآمیختگی رای؛ شک و تردید و حیرت. و رجوع به آمیختگی و آمیختن شود.

فرهنگ فارسی

( در آمیختگی ) حالت و چگونگی در آمیخته یا تشویش آشفتگی.

جمله سازی با در امیختگی

در سنین نوجوانی او به همنوازی در مجالس شادی و عروسی پرداخت. موسیقی سنتی عربی بیشتر برای سرگرمی و مراسم شادی و عروسی در نظر گرفته می‌شد. این همنوازی دیگر رضایتبخش او نبود؛ بنابراین او شروع به نوشتن چندین قطعه کرد و کنسرتهای تکنوازی ترتیب داد که مورد توجه مردم و رسانه‌ها قرار گرفت. وی توانست با سعی در آمیختگی کیفیتها و اِلمانهای مشرق و مغرب مخصوص به موسیقی عرب و با یک دید غیر نوستالژیک شرقی و در عین حال امروزی، موزیک منحصربه‌فرد خود را بیافریند.
در سنین نوجوانی او به همنوازی در مجالس شادی و عروسی پرداخت. موسیقی سنتی عربی بیشتر برای سرگرمی و مراسم شادی و عروسی در نظر گرفته می‌شد. این همنوازی دیگر رضایتبخش او نبود؛ بنابراین او شروع به نوشتن چندین قطعه کرد و کنسرتهای تکنوازی ترتیب داد که مورد توجه مردم و رسانه‌ها قرار گرفت. وی توانست با سعی در آمیختگی کیفیتها و اِلمانهای مشرق و مغرب مخصوص به موسیقی عرب و با یک دید غیر نوستالژیک شرقی و در عین حال امروزی، موزیک منحصربه‌فرد خود را بیافریند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ضیق وقت یعنی چه؟
ضیق وقت یعنی چه؟
چیپ یعنی چه؟
چیپ یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز