خط الحاق

لغت نامه دهخدا

خط الحاق. [ خ َطْ طِ اِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) خطی که نویسندگان در مقام الحاق کشند و این اصطلاح اهل دفاتر است. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

خطی که نویسندگان در مقام الحاق کشند و این اصطلاح اهل دفاتر است.

جمله سازی با خط الحاق

در جلسۀ مؤرخۀ ۱۸ تیر ۱۴۰۳ شورای عالی شهرسازی و معماری ایران با الحاق ۲۱ هکتار به محدودۀ شهر جوانرود برای ساخت مسکن ملی موافقت کرد.
این شهر از ارتقای روستای چهاردانگه به شهر (در نیمه اول ۱۳۸۴) و الحاق دو روستای قائمیه و حافظیه (تیرماه ۱۳۸۶)، تأسیس شده‌است و شهرداری آن از تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۸۴ آغاز به کار نموده‌است.
امروزه از این مدرسه به جهت توسعه حرم، اثری باقی نمانده‌است و این فضا به دارالولایه و کفشکن جدیدالاحداث الحاق شده‌است. مدرسه پریزاد از دیگر مدارس حرم است که واقف آن را پریزاد خانم ندیمه گوهرشاد آغا گزارش کرده‌اند.
جامعه ملل کمیسیونی را برای بررسی مرزهای عراق و سوریه، پیش از الحاق عراق به جامعه ملل در اکتبر ۱۹۳۲ تعیین کرد. همین کمیسیون بررسی دقیق قرارداد ۱۹۲۰ را انجام داد.
شهرستان بردسیر در تقسیمات جدید کشوری ایران که در زمان رضا شاه پهلوی شکل گرفت، یکی از بخش‌های شهرستان بم بود. به تصویب هیئت وزیران در یازدهم تیر ۱۳۲۴ بخش بردسیر از بم جدا و به سیرجان الحاق شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
شغال
شغال
رویداد
رویداد
تسخیر
تسخیر
خاص
خاص