خردگاه واژهای است که در متون کهن فارسی بهکار رفته و به بخشی از اندام چهارپایانی همچون اسب، استر و خر اشاره دارد. این ناحیه در پایینترین قسمت دست و پا و درست بالای سم قرار گرفته است. خُردگاه بهعنوان محلی برای بستن افسار، زنجیر یا ریسمان جهت مهار کردن یا بهدست آوردن کنترل حیوان مورد استفاده قرار میگرفته است.
در منابع معتبری همچون برهان قاطع، آنندراج و انجمن آرای ناصری به این واژه پرداخته شده و کاربرد عملی آن در سنتهای کهن پرورش و نگهداری چهارپایان شرح داده شده است. علاوه بر این، برای این بخش از بدن حیوانات در زبان عربی واژههای مترادفی چون رُسغ، حَذالة و وَظیف ثبت شده که نشاندهندهی توجه فرهنگهای مختلف به این ناحیهی کاربردی در کالبدشناسی چهارپایان است.
از دیدگاه کالبدشناختی، خُردگاه قسمتی است که در آن چندین استخوان به یکدیگر متصل میشوند و بهدلیل استحکام و موقعیت خاص آن، محل مناسبی برای بستن ابزارهای کنترل حیوان بهشمار میرفته است. این واژه و تعاریف مرتبط با آن، گویای دقت و ظرافت زبان فارسی در توصیف پدیدههای طبیعی و نیازهای زندگی روزمره در گذشته است.