لغت نامه دهخدا
( آه و ناله ) آه و ناله. [ هَُ ل َ / ل ِ ] ( ترکیب عطفی، اِ مرکب ) آه و زاری.
- آه و ناله کردن از؛ شکایت کردن از.
( آه و ناله ) آه و ناله. [ هَُ ل َ / ل ِ ] ( ترکیب عطفی، اِ مرکب ) آه و زاری.
- آه و ناله کردن از؛ شکایت کردن از.
( آه وناله ) از اتباع آه و زاری
💡 مشو صائب ز آه و ناله غافل تا نفس داری که آه سرد اینجا، سایه ها دارد ز بید آنجا
💡 هماندم در آب فرو رفت، آه و ناله اش بلند شد، عيسى دستش را گرفت و پرسيد چهگفتى كه در آب فرورفتى ؟
💡 همين كه پيرمرد شنيد كه آنجا قبر مقدس اميرمؤمنان (ع ) است، صورت خود را رومى انتربت تابناك گذارد و سيلاب اشك از ديدگان فرو ريخت، و در ميان اشك و آه و ناله وفرياد مى گفت: خدايا، تو را قسم مى دهم به مقام عصمت و طهارت اميرالمؤمنين (ع ) كهمرگ مرا برسان، نمى خواهم بعد از آن حضرت يك لحظه زنده باشم.
💡 رهبر معظّم انقلاب اسلامى حضرت آيت اللّه خامنه اى درباره شهيد مطهرى رحمه الله عليهفرمود: اين مرد نيمه شب تهجّد با آه و ناله داشت. يعنى نماز شب مى خواند و گريه مىكرد به طورى كه صداى گريه و مناجات او افراد را از خواب بيدار مى كرد....
💡 هر کجا دل می رود در جست و جوی دلبری پیشرو اشک است آنجا آه و ناله تابع است
💡 به آه و ناله چون سر در پی محمل نهد مجنون جرس را دل به درد آید کند فریاد محمل هم