زمستان خوابی

فرهنگستان زبان و ادب

{hibernation ,winter sleep, deep hibernation} [زیست شناسی- علوم جانوری] حالتی برای حفاظت در برابر سرمای زمستان که در برخی جانوران وجود دارد و با خواب و کاهش شدید دما و دگرگشت بدن همراه است

دانشنامه آزاد فارسی

زمستان خوابی (hibernation)
حالت خفتگی برخی جانوران در طول زمستان. این حالت با کاهش نظرگیر همۀ فرآیندهای سوخت وساز، ازجمله دمای بدن، نفس کشیدن، و ضربان قلب، همراه است. دمای بدن سنجاب زمینی قطب شمال طی زمستان خوابی به زیر صفر درجۀ سانتی گراد می رسد. خفاش های زمستان خواب ممکن است هر ۴۵ دقیقه یک بار نفس بکشند.

جمله سازی با زمستان خوابی

طبق تاریخگذاری بقایای سنگواره و همچنین فناوری دست ساخته های سنگی، این غار در اواخر دوره پارینه سنگی قدیم، در یک دوره نسبتا گرم و مرطوب بین دویست تا دویست و پنجاه هزار سال پیش مورداستفاده فصلی شکارگران عصر سنگ بوده‌است. ساکنان غار حیواناتی چون گاو وحشی، گون و بزکوهی را شکار می کردند و از سنگهای آذرین و آتش زنه ابزارهای سنگی می ساختند. کشف بقایای گونه منقرض شده خرس غار نشان می دهد که غار در فصول سرد محل زمستان خوابی این گونه بوده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
پاداش
پاداش
خوبی که از حد بگذرد
خوبی که از حد بگذرد
رویداد
رویداد
سپند
سپند