ریود

لغت نامه دهخدا

ریود. [ ری وَ ] ( اِ ) گیاهی که چرندگان را مستی آورد. ( شرفنامه منیری ) ( ناظم الاطباء ).
ریود. [ رُ ] ( ع اِ ) ج ِ رَید. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). ج ِ رید به معنی کرانه بلند بیرون جسته از کوه. ( آنندراج ). رجوع به رید شود.

دانشنامه عمومی

ریود (تاجیکستان). ریود ( به لاتین: Revad ) یک روستا در تاجیکستان است که در ناحیه عینی واقع شده است.

جمله سازی با ریود

به گفته ابوالحسن بیهقی؛ ولایت بیهق، در دروه طاهریان، به دوازده قسمت یا ربع تقسیم می‌شده است که عبارتند از: اعلی‌الرستاق، قصبه سبزوار، طبس، زمیج، خواشد و وریان، خسروگرد، باشتین، دیوره، کاه، مزینان، فریومد و پساکوه. بر پایه نوشته بیهقی: قریه‌هایی همچون احمدآباد منزل، بیهق، آزادمنجیر و … جزء ربع اعلی‌الرستاق هستند، همچنین تصریح نموده که گفته‌اند دیه سنجریدر (سنگ کلیدر) از ربع ریوند (نیشابور) است؛ همچنین شهر سبزوار در ربع قصبهٔ سبزوار قرار دارد؛ ربع طبس، از عرض به ولایت جوین، متصل است؛ قریهٔ گنبد که زمانی دارای آتشکده بوده و همچنین ششتمد، در ربع زمیج است؛ روستاهای باشتین و نامین (نامن) و ریود و بشتنق در ربع باشتن هستند؛ بهمن‌آباد و صدخرو و مزینان از قریه‌های ربع مزینان هستند. بیهقی، تعداد آبادی‌های ولایت بیهق را که در این دوره، خراج داشته‌اند؛ ۳۹۵ دیه ذکر کرده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هنگام
هنگام
روز جاری
روز جاری
ارق ملی
ارق ملی
فال امروز
فال امروز