انفان

لغت نامه دهخدا

انفان.[ اَ ] ( ع ص ) بلندبینی. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).

جمله سازی با انفان

تعداد کمی از کودکان نجات یافتند. برخی به سادگی زنده ماندند، اغلب در گتو و گاهی در اردوگاه کار اجباری. برخی در برنامه‌هایی مانند انتقال کودکان (آلمانی: Kindertransport) و «هزار کودک» نجات یافتند که در آنها کودکان از سرزمین‌های خود گریختند. کودکان دیگری نیز با پنهان شدن نجات یافتند. در طول جنگ و حتی قبل از آن، بسیاری از کودکان آسیب‌پذیر توسط اُوور دو سکورس او انفان (OSE, سازمان بشردوستانه یهودی) نجات داده شدند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال میلادی فال میلادی فال عشق فال عشق فال نخود فال نخود