احتفاظ

لغت نامه دهخدا

احتفاظ. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) اِحتراس. نگه داشتن. ( زوزنی ) ( مجمل اللغة ). نگاه داشتن. ( تاج المصادر ). || خویشتن داری کردن. ( مؤید الفضلاء ) ( صراح ). || بخشم شدن. ( منتهی الارب ). خشم گرفتن. ( تاج المصادر ). || احتفاظ خود را؛ اختصاص دادن چیزی خویشتن را. ( منتهی الارب ).

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع. ] ۱ - (مص م. ) نگاه داشتن، حفظ کردن. ۲ - (مص ل. ) خویشتن داری کردن.

ویکی واژه

نگاه داشتن، حفظ کردن.
خویشتن داری کردن.

جمله سازی با احتفاظ

ملکیه (عبری: מַלְכִּיָּה‎) کیبوتص در شمال اسرائیل است. این منطقه در نزدیکی مرز لبنان و کریات شمونا قرار دارد و تحت احتفاظ شورای منطقه ای جلیله علیا قرار دارد. این کیبوتص در سال ۲۰۱۷ دارای 446 نفر جمعیت بوده‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال ابجد فال ابجد فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال پی ام سی فال پی ام سی