مدد رس

لغت نامه دهخدا

مددرس. [ م َ دَدْ رَ ] ( نف مرکب ) مدددهنده. ( آنندراج ). به مدد رسنده. فریادرس. که به کمک و دستگیری و مدد دیگری آید.

فرهنگ فارسی

( صفت ) مدد دهنده کمک دهنده.

جمله سازی با مدد رس

ج - توحيد در مقام استعانت است كه فرد موحّد، تنها مدد رسان و كمك كننده را، ذات اقدسالهى مى بيند و اسباب و علل را بالاستقلال مؤ ثر نمى داند. از نظر شيعيان، اگر كسى((دارو)) را مستقلاً در خوب شدنش مؤ ثر بداند، يا ((دكتر)) راعامل شفابخش به حساب بياورد، موحّد نخواهد بود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال انبیا فال انبیا فال مارگاریتا فال مارگاریتا