ماسخ
فرهنگ فارسی
جمله سازی با ماسخ
تذكر 1. گاهى كلمه مسخ بر هرگونه تغيير مُحَرفانه كه هدف اصلى چيزى را از بين ببرد، اطلاق مى شود؛ مثلاً اگر نسخه نويس در هنگام استنساخ، اغلاط فراوانى را مرتكب شود، او را به جاى ناسِخ، ماسخ گويند؛ زيرا وى نسخه ننوشته، بلكه مسخ كرده است.