شیر مردان

لغت نامه دهخدا

شیر مردان. [ رِ م َ ] ( اِخ ) لقب علی علیه السلام. شیر خدا. اسداﷲ الغالب. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به شیر خدا شود.

جمله سازی با شیر مردان

شیر مردان از آن حصار بتیر شیر افلاک را کنند شکار
امید از من ببر ای شیر مردان مرا آزاد کن از بهر یزدان
می عشقش به شیر مردان ده دُرد دردش به دردمندان ده
گه رزم چون شیر مردان بود گه بزم او شاد و خندان بود
که ای شیر مردان کوفه دیار نوشته مرا مسلم نامدار
شیر مردان اندرین دیر مجاز دست همت بگسلانند از نیاز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خوار
خوار
آب و آتش
آب و آتش
لطیف
لطیف
ذکر یا حمید الفعال ذالمن
ذکر یا حمید الفعال ذالمن