شکست یافته
فرهنگ فارسی
جمله سازی با شکست یافته
در این حرکتها هرگاه یکی از حریفها رچ میکرد یک یا چند مهره حریف را به میل خود برای رسیدن به سه هدف مذکور شخصاً میکشت و در وسط میگذاشت. گاهی مهرههای حریفی زندانی میشد یعنی راه جنبش او از هر سوی بسته میشد، بنابراین نوبت او را هم حریف مقابل بازی میکرد و آنقدر رچ میکرد و میکشت تا مگر راهی برای رهایی حریف از تنگنا گشوده شود. بازی به همین صورت پیش میرفت تا یکی از حریفها شمار مهرههایش از سه کمتر شود که در آن موقع کاملاً شکست یافته و دژ را با هشت پایگاه به حریف سپرده بود. رسم بر این بود که شکست یافته فرصت مییافت بازی را در دور بعدی آغاز کند.
مجاشع با سپاه خود به مقابله و نبرد پارسیان پرداخت و این بار پارسیان شکست یافته و منهزم و پراکنده گشتند. گروهی تا آنجا که به کشتی نشسته و راه دریا پیش گرفتند.