شر کسی

لغت نامه دهخدا

شرکسی. [ ش َ ک َ سی ی ] ( ص نسبی ) چرکسی. ( ناظم الاطباء ).منسوب به شرکس. صورتی از چرکس. رجوع به چرکس شود.

فرهنگ فارسی

چرکسی منسوب به شرکس صورتی از چرکس

جمله سازی با شر کسی

نه او خود رساند بتو هیچ خیری نه شر کسی از تو هم باز دارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ابوطاهر گناوه ای
ابوطاهر گناوه ای
هنگام
هنگام
بی همتا
بی همتا
اورگیم
اورگیم