شحنه کش

لغت نامه دهخدا

شحنه کش. [ ش ِ ن َ / ن ِ ک ُ ] ( نف مرکب ) کشنده شحنه. || به مجاز تأدیب کننده شحنه:
گر تو را تیغ حکم در مشت است
شحنه کش باش دزد خود کشته ست.اوحدی.|| ( ن مف مرکب ) کشته شحنه. مقتول شحنه.

فرهنگ فارسی

کشنده شحنه یا بمجاز تادیب کننده شحنه

جمله سازی با شحنه کش

گر ترا تیغ حکم در مشتست شحنه کش باش دزد خود کشتست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال آرزو فال آرزو فال تک نیت فال تک نیت فال امروز فال امروز