سردن. [ س َ دَ ] ( اِخ ) ولایتی است بین فارس و خوزستان از اعمال فارس، در آنجا معدن مس پیدا میشود که به شهرها و ولایات دیگر برده میشود. ( معجم البلدان ).
فرهنگ فارسی
بیختن دانه را غربال کردن
جمله سازی با سردن
کسی که باده کین تو نوش خواهد کرد ز شور بختی دردی خورد هم از سردن