سرد و خشک

لغت نامه دهخدا

سرد و خشک. [ س َ دُ خ ُ ] ( ترکیب عطفی، ص مرکب ) ( اصطلاح پزشکی قدیم ) چیزی را که در وی مایه خاکی بیشتر باشد گویند سرد و خشک است. ( ذخیره خوارزمشاهی ).

فرهنگ فارسی

چیزی را که در وی مایه خاکی بیشتر باشد گویند سرد و خشک است.

جمله سازی با سرد و خشک

💡 دهستان سردصحرا یکی از دهستان‌های استان آذربایجان شرقی است که در بخش مرکزی شهرستان تبریز واقع شده‌است. آب و هوای این منطقه سرد و خشک است.

💡 مغولستان مجموعاً ۸٬۱۱۴ کیلومتر مرز دارد که ۴٬۶۷۳ کیلومتر آن با چین و ۳٬۴۴۱ کیلومتر آن با روسیه است. این کشور به علت دوری از دریا، دارای آب و هوای برّی و سرد و خشک می‌باشد.

💡 روستا دارای زمستان‌های سرد و یخبندان و تابستان‌های خنک و آب و هوای سرد و خشک است. وجود کوه در اطراف این روستا جلوه‌های فوق‌العاده‌ای به این روستا داده‌است.

💡 رود آب کمر در شهر جریان دارد. آب و هوای شهر نسبتاً سرد و خشک است. حداکثر دمای آن °۳۲ در تابستان‌ها و حداقل آن °۱۵- در زمستان‌ها می‌باشد.

💡 بترسم از دم و آهم که سرد و خشک شوند چو بر خلیل و کلیم پیمبر آتش و آب

💡 کز گرم و سرد و خشک و تر است این نهاد حس وین چار مرغ هست از این باغ عنصری

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دودول یعنی چه؟
دودول یعنی چه؟
صعود یعنی چه؟
صعود یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز