سحم

لغت نامه دهخدا

سحم. [ س َ ح َ ] ( ع مص ) سیاه گردیدن. ( اقرب الموارد ).
سحم. [ س ِ ح َ ] ( ع اِ ) درخت است. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( مهذب الاسماء ). || آهن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || سیاهی. ( منتهی الارب ).
سحم. [ س ُ ح ُ ] ( ع اِ ) پتکهای آهنگران. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

نام اسب نعمان بن منذر

جمله سازی با سحم

بیت سحم (به عربی: بیت سحم) یک روستا در سوریه است که در ببیلا واقع شده‌است. بیت سحم ۱۵٬۶۶۷ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اسکل
اسکل
لوتی
لوتی
مجال
مجال
فال امروز
فال امروز