زلوبیا

لغت نامه دهخدا

زلوبیا. [ زَ / زُ ] ( اِ ) نوعی از حلوا که از نشاسته و کف دریا و روغن کنجد می سازند. ( ناظم الاطباء ). زلابیه. زلیبیا. زلی با. بکتاش. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به زولبیا و زلیبیا شود.

فرهنگ عمید

نوعی شیرینی زردرنگ که مخلوط ماست و نشاسته را با قیف کیسه ای مخصوص در روغن داغ می ریزند و پس از برشته شدن در شیرۀ شکر می اندازند، زولبیا. &delta، چون به شکل زالو از قیف ریخته می شود «زلو بیا» نامیده شده.

فرهنگ فارسی

( اسم ) شیرینیی است که آمیختن ماست کیسه انداخته ( آب گرفته ) با نشاسته و ریختن این مواد در روغن کنجد داغ بوسیله قیفی مخصوص و پختن در روغن مذکور و سپس انداختن آن در شیره شکر درست کنند.

جمله سازی با زلوبیا

هله زین جمله درگذر بطلب معدن شکر که شوی محو آن شکر چو لبن در زلوبیا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال حافظ فال حافظ فال ابجد فال ابجد فال قهوه فال قهوه