زخیر

لغت نامه دهخدا

زخیر. [ زَ ] ( ع مص ) پر شدن و بلند شدن امواج دریا. مصدر زَخَرَ مانند زخور و زخر. ( از متن اللغة ).
زخیر. [ زَخ ْ ی َ ] ( اِخ ) از نامهای عربست. رجوع به منتهی الارب شود.

جمله سازی با زخیر

گردد ترا یقین که چه کرده است روزگار؟ با سروران تخت خلافت زخیر و شر
که مزد از خدای جهانت رسد زخیر آنچه خواهی همانت رسد
بدی والی از سوی پور زبیر به کوفه یکی مرد، خالی زخیر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ضیق وقت
ضیق وقت
عضو
عضو
روزگار
روزگار
فال امروز
فال امروز