زبان رانی

لغت نامه دهخدا

زبان رانی. [ زَ ] ( حامص مرکب ) گفتگو و مکالمه و گفت و شنید و گفتار. ( ناظم الاطباء ):
این چه زبان و چه زبان رانی است
گفته و ناگفته پشیمانی است.نظامی.رجوع به زبان ران شود.

فرهنگ عمید

سخن گویی، سخنرانی: این چه زبان واین چه زبان رانی است / گفته و ناگفته پشیمانی است (نظامی۱۳: ۶ ).

جمله سازی با زبان رانی

چو خامه ‌گر به خموشی به سر بری بیدل تو نیز راز دل خلق بر زبان رانی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال قهوه فال قهوه فال تاروت فال تاروت استخاره کن استخاره کن