رو گشاده

لغت نامه دهخدا

روگشاده. [ گ ُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) گشاده رو. ( یادداشت مؤلف ). || کنایه از خوشرو. رجوع به گشاده رو شود.

فرهنگ فارسی

گشاده رو. یا کنایه از خوشرو

جمله سازی با رو گشاده

طمع را همت او روی داده است بلی دریا بسقا رو گشاده است
درین قحط شراب و منع باده بمستان کاسه داده رو گشاده
حیرت بهم نمی خورد از نقش خوب وزشت آیینه رو گشاده بود هر کجا رود
رو گشاده خویش بر وی عرضه کن تا مگر بفریبد او را این سخن
از یمن عشق، دیدن رویم مبارک است چون آفتاب، با همه کس رو گشاده‌ام
هدف وارم همیشه رو گشاده به پیش تیر تقدیر ایستاده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ژرف یعنی چه؟
ژرف یعنی چه؟
کس کش یعنی چه؟
کس کش یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز