لغت نامه دهخدا
رصدبین. [ رَ ص َ ] ( نف مرکب ) رصدبان. ( یادداشت مؤلف ). که به تماشای ستارگان بپردازد:
ای حکیمان رصدبین خط احکام شما
همه یاوه ست و شما یاوه سرایید همه.خاقانی.
رصدبین. [ رَ ص َ ] ( نف مرکب ) رصدبان. ( یادداشت مؤلف ). که به تماشای ستارگان بپردازد:
ای حکیمان رصدبین خط احکام شما
همه یاوه ست و شما یاوه سرایید همه.خاقانی.
رصد بان که به تماشای ستارگان بپردازد
💡 ای حکیمان رصد بین خط احکام شما همه یاوه است و شما یاوه درائید همه