لغت نامه دهخدا
دین بهی. [ ن ِ ب ِ ] ( اِخ ) آئین زردشتی. دین به. بهدینی:
نگیرد ازو راه و دین بهی
مر این دین به را نباشد رهی.دقیقی.بیاموز آیین دین بهی
که بی دین نه خوبست شاهنشهی.دقیقی.پذیرفت پاکیزه دین بهی
نهان گشت بیدادی و بیرهی.دقیقی.رجوع به بهدینی و زردشتی شود.