لغت نامه دهخدا
دوانگشت. [دُ اَ گ ُ ] ( ص مرکب ) لاغری صورت. ( یادداشت مؤلف ).
دوانگشت. [دُ اَ گ ُ ] ( ص مرکب ) لاغری صورت. ( یادداشت مؤلف ).
لاغری صورت.
💡 طبق گفته سازمان بهداشت جهانی، آزمایش دوانگشتی یا بکارت، باید هرچه سریعتر در جهان متوقف شود؛ همچنین این آزمایش هیچگونه جنبه پزشکی و علمی ندارد و عملی تبعیض آمیز و خشونت علیه زنان است.
💡 برینموشآهوان و تنبلهای دوانگشتی از دوانگشتیها هستند. در انسان از این نام برای نوعی ناهنجاری جسمانی استفاده میشود که در آن انگشتهای میانی دست یا پا موجود نباشد و تنها انگشت شست و انگشت پنجم یا انگشتان بزرگ و کوچک باقی مانده باشند. پستانداران شکافتهسُم (مانند گوزن، گوسفند و گاو - جفتسمسانان) و همچنین شترمرغ دوانگشتی هستند.