در تاج

لغت نامه دهخدا

درتاج. [ دَ ] ( اِ ) گیاهی است عاشق آفتاب زیرا که به هر طرف که آفتاب گردد او نیز گردد و آنرادر عراق توله گویند. ( برهان ) ( از آنندراج ) ( اوبهی ).گیاه آفتابگردان. ( ناظم الاطباء ). ظاهراً مصحف ورتاج است. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). و رجوع به ورتاج شود.

فرهنگ فارسی

گیاهی است عاشق آفتاب زیرا که به هر طرف که آفتاب گردد او نیز گردد و آنرا در عراق توله گویند.

فرهنگ اسم ها

اسم: در تاج (دختر) (فارسی، عربی) (طبیعت، گل) (تلفظ: dartāj) (فارسی: دَرتاج) (انگلیسی: dartaj)
معنی: گل آفتاب گردان، ( در عربی ) عین الشمس، ( در انگلیسی ) sun flower

جمله سازی با در تاج

اما کمی بعد تصاویر فضاپیمای استریو و سوهو نشان داد که هسته متراکمی باقی نمانده و آیسان در تاج خورشید نابود شده است.
همچنین در تاج داری و جهانداری بپای همچنین در ملک بخشی و جهانگیری بمان
یکی در عقد پیروزی فزون از در دریایی یکی در تاج بهروزی به از یاقوت رمانی
سد پانزده خرداد از نوع خاکی غیرهمگن با هسته رسی با حداکثر ارتفاع از کف رودخانه ۳۰/۵۴ متر می‌باشد. ارتفاع از روی پی ۹۶ متر، طول تاج ۳۲۰ متر و عرض آن در تاج ۱۰ متر است. حجم آب مفید آن ۱۶۵ میلیون متر مکعب می‌باشد.
نکویان بیشتر دارند پاس عزت هم را که زر در تاج شاهان جای گوهر می کند خالی
هم‌اکنون روشن نیست که کدام یک از این پدیده‌ها، چنین گرمایی را در تاج خورشیدی پدیدمی‌آورند. دیده شده که همهٔ موج‌ها به جز موج آلفون پیش از رسیدن به تاج خورشیدی پراکنده یا شکسته می‌شوند. موج‌های آلفون به آسانی در تاج خورشیدی پراکنده نمی‌شوند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مودت
مودت
بلا
بلا
انس
انس
وارونه
وارونه