خوش عمل

لغت نامه دهخدا

خوش عمل. [ خوَش ْ / خُش ْ ع َ م َ ] ( ص مرکب ) آنکه عمل نکو دارد. خوب عمل. با عمل خوب. با عمل خوش. خوش کردار. خوش رفتار.

فرهنگ فارسی

آنکه عمل نکو دارد خوب کرداری

جمله سازی با خوش عمل

چه جنت نه آن جنت ای خوش عمل که در وی روان است شیر و عسل
گفت آری خوش عمل کردی بدان تا بگویم پند ثالث رایگان
ای آفتاب خوش عمل بازآ سوی برج حمل نی یخ گذار و نی وحل عنبرفشان عنبرفشان
سیم تنا، خوش عملی نیست این دل ز کسان بردن و بگریختن
طغرل بن ارسلان بن طغرل بن سلطان ملکشاه، زیبا صورت و لطیف سیما، خوش عمل بود و به فارسی و عربی شعر نیک همی سرود: شعر زیر از اوست:
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خاطرات یعنی چه؟
خاطرات یعنی چه؟
روز جاری یعنی چه؟
روز جاری یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز