خواب رفته

اصطلاح «خواب رفته» معمولاً به حالتی گفته می‌شود که قسمتی از بدن بی‌حس یا مورمور شده باشد. این حالت بیشتر در دست‌ها، پاها یا انگشتان رخ می‌دهد و معمولاً به دلیل فشار طولانی‌مدت بر عصب‌ها یا کاهش جریان خون در آن ناحیه ایجاد می‌شود. وقتی می‌گوییم «دستم خواب رفته»، منظور این است که حس طبیعی و حرکت آن بخش بدن به طور موقت کاهش یافته است.

علت اصلی خواب رفتن بدن، فشرده شدن عصب‌ها یا کاهش جریان خون است. برای مثال نشستن طولانی روی پاها، خوابیدن روی دست یا تکیه دادن به قسمتی از بدن می‌تواند باعث این حالت شود. همچنین عواملی مثل سرما، کم‌تحرکی یا حتی مشکلات عصبی و گردش خون نیز ممکن است منجر به خواب رفتگی مکرر بدن شوند.

خواب رفتن بدن معمولاً موقت و بدون خطر است و با تغییر وضعیت یا ماساژ دادن ناحیه، حس طبیعی به آن بازمی‌گردد. با این حال، اگر خواب رفتن مداوم یا شدید باشد، ممکن است نشانه‌ای از اختلالات عصبی یا بیماری‌های خاص باشد که نیاز به بررسی پزشکی دارد. بنابراین توجه به علائم و تکرار این حالت اهمیت زیادی دارد.

لغت نامه دهخدا

خواب رفته. [ خوا / خا رَ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) خوابیده. خفته. || عضو خدرشده. عضو بیحس شده. || وارفته. بی اعتنا به پیش آمدها ( در تداول عامه ).
- خاله خواب رفته؛ زن بی حال و بی اعتنا به پیش آمدها.

فرهنگ فارسی

خوابیده خفته

جمله سازی با خواب رفته

چو کودکی که کند در کنار مادر خواب به خواب رفته زبان در کنار خاموشی
از نکات مهم دیگر زندگی این فیزیک‌دان تصادف رانندگی منجر به قتل یک نفر و جرح هفت نفر دیگر بود که در سال ۲۰۰۵ هنگامی که در حین رانندگی به خواب رفته بود اتفاق افتاد. وی برای آن به دو سال حبس محکوم شد.
ای بخت خواب رفته، کجایی، که در فراق آن می‌کشم ز دوست که دشمن نمی‌کشد
من با پدرم در شب تاريكى خانه خدا را طواف مى كرديم. كنار خانه خدا خلوت شده بود وزوار به خواب رفته بودند كه ناگهان ناله جانسوزى به گوشمان رسيد. شخصى روبه درگاه خدا آورده و با سوز و گداز خاصى ناله و گريه مى كرد.
ای دیده خون ببار که یک ملتی به خواب رفته است و من دو دیدهٔ بیدارم آرزوست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سطح
سطح
افراهیم
افراهیم
مریم
مریم
ممنون
ممنون