خلوت گزیده

لغت نامه دهخدا

خلوت گزیده. [ خ َل ْ وَ گ ُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) عزلت گزیده. منزوی. خلوت اختیار کرده:
خلوت گزیده را بتماشا چه حاجت است
چون کوی دوست هست بصحرا چه حاجت است.حافظ.

فرهنگ فارسی

عزلت گزیده منزوی

جمله سازی با خلوت گزیده

از جام وصل مست مدامند جان و دل تا ما به کوی میکده خلوت گزیده‌ایم
گر شاهدان نه دنیی و دین می‌برند و عقل پس زاهدان برای چه خلوت گزیده‌اند
توئی در کعبه و خلوت گزیده نمودی دیده و بُت برگزیده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تعداد
تعداد
درس
درس
کپه اقلی
کپه اقلی
فال امروز
فال امروز