خط نوشتن

لغت نامه دهخدا

خط نوشتن. [ خ َ ن ِ وِ ت َ ] ( مص مرکب ) تقدیر کردن. مقدر ساختن. سرنوشت قرار دادن:
ترا آسمان خط بمسجد نوشت
نزن طعنه بر دیگری در کنشت.سعدی ( بوستان ).

فرهنگ فارسی

تقدیر کردن مقدر ساختن

جمله سازی با خط نوشتن

پیش از حمله عرب‌ها به ایران و ورود اسلام به این کشور، دو خط اوستایی و خط پهلوی به‌کار می‌رفت؛ ولی پیش از حملهٔ عرب‌ها به ایران، خط ایشان خط کوفی بود. برای زمانی طولانی خط نوشتن قرآن بر اساس خط کوفی بود که نسخه‌های خط کوفی قرآن موجود است. علی بن ابی طالب و عمر بن خطاب خود نیز به خط کوفی می‌نوشتند. نسخه‌ای از قرآن با دستخط علی بن ابی‌طالب به خط کوفی موجود است.
سخن خال شود نویس که هست سخن خال و خط نوشتن خوش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال رابطه فال رابطه فال انبیا فال انبیا فال فرشتگان فال فرشتگان